یک ماهگی
توی این پست عکسهای یک ماهگیت رو گذاشتم مامانی.چقدر زود گذشت .اولین باری که رفتی خونه پدر جون و مادر جون، اولین باری که رفتی خونه خاله و عمه ، اولین مهمونی ، اولین انگشت خوردن، اولین آقه ، اوو و... گفتن ، اولین خندهات ، اولین روزی که ازت تنهایی نگهداری کردم و... همه همه زود گذشتند. خیلی از اولین ها هم هست که هنوز تجربه اش نکردم و صمیمانه منتظر رسیدنشون هستم.این اولینها شاید باهم فرق داشته باشند اما یه چیز توشون مشترکه و اون هم هیجان و شادی غیر قابل وصف من و باباییه ...
اولین گلم خدا اولین پشت و پناهت باشه ایشاالله ...
توی این عکس نازت 24 روزه ای(92/10/17 سه شنبه )
یک ماهگیت ...
توی این عکس 33 روره ای و اولین باری که داری انگشت می خوری (92/10/26 پنجشنبه )...
عکس 37 روزگیته که با هم اولین مهمونی رفته بودیم (92/10/30 دوشنبه )...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی