طاهاطاها، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره

قصه من و طاها

پیشرفتهای آقا کوچولو

1393/4/3 3:05
نویسنده : مامان طاها
664 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گلم بای بای.این چند روز یه جورایی نسبت به روزهای دیگه پر خاطره تر بود واسمون که دلم نیومد ننویسم.شنبه (93.3.31 ) اولین بار بود که چند تا قاشق آش خوردیجشن.خیلی خوشحال شدمجشن.هرچند که دوباره این دو روز قاشق رو قبول نکردی و باشیشه امروز بهت آش دادم.دیروز هم که هیچی نخوردیغمگین.غروب شنبه با هم رفتیم خرید و یه چندتایی واست اسباب بازی خریدمجشن.شبش هم برای اولین بار توی مراسم خاستگاری شرکت کردیجشن.آخه عمو جون داره کم کم متاهل میشهجشن.چه خاستگاری بودقه قهه.همه داشتند فوتبال ایران و آرژانتین رو نگاه میکردند و یادشون رفته بود واسه چی اومده بودندقه قهه.تو هم که قربونت برم همش در حال گریه و نق نوق بودیکچل.خلاصه تا بیام خونه کچلم کردیکچل.چندتا عکس ازت گرفتیم که توی دوربین عمه جونه و هنوز نتونستم بگیرم.فرداش یکشنبه (93.4.1 ) بابایی موتور خریدجشن و شب برای اولین بار سوار موتور شدی و با هم یه چرخی زدیمآرام.هرچند که من همش استرس اینو داشتم که خدایی نکرده بیافتی یا سرما بخوریترسو.اما در کل برای تجربه اول خوب بود.امروز هم که از صبح شرمندمون کردی چون مدام از وقتی بیدار شدی شروع کردی به گریه و بهونه گرفتن تا الان که ساعت یک ربع به دو شب خوابیدیکچل.خیلی حرص میخوردی.میدونستم امروز یک روز خاص از رشد و پیشرفتته. تقریبا اخلاقت دستم اومده.آخه وقتی میخوای چیزی رو خراب کنی و نمیتونی یا کاری رو انجام بدی که سخته مدام گریه میکنی و حرص میخوریگریه.هر چقدر هم حواستو پرت کنم بی خیال نمیشیگریه.خلاصه امشب دوشنبه (93.4.2) توی شش ماه و نه روزگیت برای اولین بار تنهایی بدون کمک کسی دستت رو زدی به دیوار و چند لحظه ای وایستادیجشنجشنجشنبوس.سه بار این کار رو کردی که بار دوم تونستم ازت عکس بگیرم هرچند که تار شدند اما واسم خیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی ارزش دارندبوسمحبتبوس.شب هم برای بار دوم سوار موتور شدی اما بیشترش رو خواب بودیخواب آلود.اومدیم خونه سرحال بودیزبان و قصد خوابیدن نداشتی بزور من و بابایی خوابوندیمت.

الهی فدات شمبوس.از وقتی چهار دست و پا رفتنت شروع شده خیلی شیطون شدی و چند بار سرت به دیوار و زمین خورده و گریه کردیدلشکسته.آخه چرا اینقدر شیطونی گلمدلشکسته!این چند روز هم دیگه شروع کردی به اینکه دنبالم راه بی افتیشیطان.هر جا میشینم بلافاصله چهاردست و پا میای و از سر و کولم بالا میریشیطان.

دوستـــــــــــــــــــــــــــــــــــت دارم خوشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــگله.بوسمحبتبوس

نوش جونت ...

 

 

1...

 

2.یا علی...

 

 

3. شتلــــــــــــــــــــــــق خوردی زمین...

 

اینجا هم دیدی من رو مبلم دنبالم راه افتادی و لبه مبل رو گرفتی  یکم ایستادی...

 

اینا هم خریدهای ما ...

 

ماشالله پای طاها جون یکم درشته نتونستم پاپوش بهتری براش تهیه کنم...

 

این هم سوغاتی عمو از هرمزگان...

 

الو بابا بیا منو ببر موتور سواری...

 

 

تو رو خدا ببینید موقع خواب چقدر شیطونی میکنه و غلت میزنه...

 

 

هیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــس !!!!! بالاخره خوابید...

 

 

پسندها (8)

نظرات (15)

ارلا جون
3 تیر 93 11:43
بله عزیزم بچه جهار دست وپا راه میره این مشکلاتم داره تا طاها بزرگ شه خیلی چیزا مونده تجربه کنی چهاردست وپا راه میره شیطون تره میشه دلش میخواد همه چیزو بهم بریزه شلوغ کاری میکنه زیاد
مامان طاها
پاسخ
از بس که این نی نی ها فضولند.
ارلا جون
3 تیر 93 11:43
بچه شیرینی خاص خودشو داره حتی اگه شیطونم بشه بازم شیرینه
مامان طاها
پاسخ
صد در صد عزیزم
سحرمامی آرتین
3 تیر 93 15:51
ای جانم عزیزدلم خاله فداش بشه آخه چقدرتونانازی جیگر... میبوسمت شیطون بلا...
مامان طاها
پاسخ
خدا نکنه خاله.مرسی منم بوس.
عاطفه مامان ستیا
3 تیر 93 21:34
ماشالله به این طاها تپلی زرنگ و باهوش کاراش همش زود به زوده قربونش بشمموتور و خواستگاری هم مبارک به سلامتی ایشالا
مامان طاها
پاسخ
مرسی خاله عاطفه جون..خدا نکنه خاله.ستیا جونی رو ببوس.
مامانی رادین
4 تیر 93 2:42
هزار ماشالا هزار ماشالا این کلوچه من چه گازشو گرفته داره همه استعداداشو تند تند رو میکنه قربونت برم فکر کنم تا 8-9 ماهگی راه بیفتی خاله عاشقتم
مامان طاها
پاسخ
مرسی خاله جون.گازشو گرفته ول هم نمیکنه.فـــــــــــــــدایی داری.
مقداد
4 تیر 93 7:29
دایی موتور تو میدی تک چرخ بزنیم بریم پارک جنگلی به مامانی هم بگو خواستگاری نه خاستگاری !!! آ قربون پسر ضمنا به اون عموتم تبریک بگو
مامان طاها
پاسخ
مرسی دایی باید از بابام اجازه بگیرم. هــــــــــــــــــــــــا!!!!!!!!!!!!اشتباه نوشتم؟!!!.
سودابه
4 تیر 93 7:44
ماشاا... چقدر ناز شده خدا حفظش كنه. طاها جون! به این مامانت بگو سلام و خداحافظ وبلاگت رو برداره ما رو دیوونه كرده خیلی سرعت اینترنت بالاست حالا باید یه ساعت اون رو ok كنیم
مامان طاها
پاسخ
مرسی زندایی. اصلا واسه همین گذاشتم ملت شاد شند.
مامانيه نيكا
4 تیر 93 14:56
Salam azizam, ghorbone in pesare bahosho zerangam beram mashalaaaaa hame karash zod zode feker konam kheili zod ra bere... Khanoomi motoreton mobarak bashe ishala charkhesh vasaton becharkhe... Mibosamet golam taha khoshgelamo bebos
مامان طاها
پاسخ
ممنون خاله .همینجوری مدام پشت سرش میرم مواظبشم، راه بیافته که فکر نکنم بتونم غذا هم بخورم.من و طاها هم واستون بوس میفرستیم.البته بوس طاها یکم آبداره.
ارلا جون
6 تیر 93 15:40
مسافر پرواز رمضان : پروازت بی خطر، امیدوارم توشه ات فراوان وسهم سوغات من، دعای شبهای قدرشما باشد . . . التماس دعا
مامان طاها
پاسخ
محتاجیم به دعا عزیزم
ارلا جون
6 تیر 93 21:45
سلام خانمی خوبی گلم از شما دوست خوشکلم دعوت میکنم بیا به وبم به سوالات صندلی داغ ما جواب بدی ؟اگه دوست داری
مامان طاها
پاسخ
حتما میام
مامان دلنیا
7 تیر 93 17:19
عزیزم پیشرفتای جدیدت مبارک. ماشالله گل پسر قند عسل
مامان طاها
پاسخ
مرسی
مامان آرشیدا
9 تیر 93 12:35
مواظب گلپسرمون باش عزیزم خیلی دوره حساس و پر خطریه
مامانی گرفتار
9 تیر 93 17:00
سلام عزیزم ممنونم که بهمون سر زدین پسرنازتو ببوس ...
فایضه مامانِ عسل
11 تیر 93 23:47
خصوصی داری؟
مامان زهرا
23 تیر 93 4:45
اگه زحمتی نباشه یکم راهنماییم میکنید؟با اینکه بچه دومم همسن پسر شماست اما کم آوردم کمکککککککککککککککککک!!!!!!!!!!!!!
مامان طاها
پاسخ
حتما عزیزم.خوشحال میشم بتونم کمکتون کنم