طاهاطاها، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 27 روز سن داره

قصه من و طاها

180 روزگی و ورود به هفت ماهگی

1393/3/29 20:09
نویسنده : مامان طاها
706 بازدید
اشتراک گذاری

با پنج روز تاخیر امروز پنجشنبه 29 خرداد واکسن شش ماهگیت رو زدی.الهی قربونت بشم که از همون اول ترسیده بودی و گریه میکردی.خوب شد مادرجون هم همراهمون بود وگرنه تنهایی سخت میشد.بعد از اینکه اومدیم خونه و بابایی رو بعد دو روز دیدی تو بغلش با لالایی که واست می خوند دو دقیقه ای خوابیدی.معلوم بود دل تنگش شده بودی.یک کوچولو هم تب کردی اما خدا رو شکر تا حالا به نسبت خوب بودی و زیاد اذیت نکردیخسته .ایشالله امشب هم حالت خوب باشه و مشکلی پیش نیادمتنظر.

این ماه خیلی تغییر کردی.از سینه خیز رفتن و روروک سواری گرفته تا چهار دست و پا رفتن و نشستنتشویق.دو سه روزه که داری واسه ایستادن تلاش میکنیتشویق.خیلی وروجک شدی و بیشتر از قبل باید حواسم بهت باشه متفکر.کارای خطرناک زیادی انجام میدی مثل از تخت افتادن، پرت کردن ناگهانی از بغل،ورجه وورجه توی کالسکه ، توی آشپز خونه سر دیگ و قابلمه رفتن،کوبیدن اشیا به سرت،انداختن چیزهای خطرناک و ... تعجب. با دوتا از رفتارات نمیدونم چکار کنمکچل.اولیش اینکه هنوز غذا خوردنت درست نشده و تا حالا هرکاری کردم نتیجه خوبی نگرفتمکچل.دومی هم اینکه شبها وقتی غلت میزنی میافتی روی شکمت بعد بلند میشی و گریه میکنی.هرچقدر هم درستت میکنم فایده ندارهکچل.دیشب  اینقدر گریه کردی و جیغ کشیدی که پدرجون و مادرجون رو بیدار کردی و کشوندی بالاسرت.امیدوارم این دوتا زودتر درست بشه چون کنار اومدن باهاشون سختهقهر.لثه هات هم خیلی میخواره فکر کنم تا یک ماه دیگه دندونت در بیادمتفکر. یه چیز بامزه هم حرف زدن و به به و مه مه گفتنته جشنکه فکر نکنم هنوز هدف درستی از بیانشون داشته باشی. یه ماشین اسباب بازی ، دمپایی و پکیج کودک نخبه هم وسایلی هست که توی این هفته صاحبشون شدی .مبارکه گلمجشن.شروع هفت ماهگیت با سالگرد عقد مامان و بابات همزمان بود عزیزم.

قد:69/5                 وزن:8/900           دور سر:44

خوشگــــــــــــــــــــــــل مامانـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیبوسبوسبوسمحبتمحبتمحبت.
 

بعد از واکسن...

 

کوچولوی 180 روزه...

 

 

گوشی مامانی رو هم حسابی آب بندی کردی.دو روزه گوشیه بیچاره سکته کرده...

 

 

لثه پسرم می خاره...

 

 

تلاشهای طاها جون واسه ایستادن...

 

 

غلت زدن وروجک توی خواب...

 

 

غنایم روزهای آخر شش ماهگی...

پسندها (7)

نظرات (13)

ارلا جون
30 خرداد 93 17:57
عززززززززززززززززززززززززززززیزم قربونت با لبخند نااااااااااااازت حالا حال میده لپتو بخورمممممممممممممممممممممم
مامان طاها
پاسخ
خاله میخوای منو بخوری؟!!!.پس مامانم چی؟!!
ارلا جون
30 خرداد 93 17:58
بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس طاها جون
مامان طاها
پاسخ
بــــــــــــــــــــوس ارلاجون.
ارلا جون
30 خرداد 93 19:31
طاها جون مامانو بیخیال بذارمن بخورمتمامان وبابا رو بیخیال
مامان طاها
پاسخ
عزیزم میخوای یه مدت طاها رو بفرستم پیشت به فرزند خاندگی قبولش کنی؟!!!
ماماني نيكا
30 خرداد 93 19:36
Vay che pesare nazo shirini, fadaye khandidanet azize delam... Mamani mashala taha jonam che khob pishraft karde mashala che pesare zerangiye, nikaye man hanoz na mishine, na char dasto pa mire hatman azizam vasae gol pesari espand dod kon... Golam negarane ghaza khordanesh nabash mashala vaznesh khobe... Taha joniro az tarafe ma koli bebos
مامان طاها
پاسخ
سلام مامانی.مرسی از لطفت.نیکا جونم هم بزودی از دیوار راست بالا میره خیلی دیر نیست نگران نباش .امیدوارم زودتر غذا خوردنش درست بشه.عسل خانم ما رو هم ببـــــــــــــــــــــــوس.
سحرمامی آرتین
30 خرداد 93 23:48
عزیزدل خاله خوشگل پسر♥♥شش ماهگیت مبارک♥♥ ایشاالله جشن دومادیت.. عزیزدل خاله انشاالله واکسنتم زودی خوب میشه.
مامان طاها
پاسخ
مرسی خاله .
ارلا جون
31 خرداد 93 0:13
واااااااااااای بفرست با پست
مامان طاها
پاسخ
باشه باز هزینه درب منزل گرفته میشه.
مامان آرشیدا
31 خرداد 93 9:46
ای جانم عزیزممامان طاها جونم غصه نخور خودش بزرگ میشه فعلا شیرت از غذا براش واجب تره سعی کن شیرتو خوب بدی،کم کم به غذا خوردن عادت میکنه اگه بخوای واسه هر چیزی از الان حرص بخوری موهات میشه مث دندونات عزیزم
مامان طاها
پاسخ
مرسی عزیزم.
ارلا جون
31 خرداد 93 12:12
مطلبی برای نی نی گذاشتم به دردتون نخورد بازم میذارم
مامان طاها
پاسخ
مرسب خاله.راستی دیروز طاها رو با پست پیشتاز واست فرستادم اما مثل اینکه خونه نبودید یا از قصد درو باز نکردید برگشت خورد.
ارلا جون
31 خرداد 93 14:12
اتفاقا من اومدم در خونتون بسته تحویل بگیرم اما نبودید
مامان طاها
پاسخ
ای بابا چه کاریه؟!!!. فدات خاله جون که به فکر شکم طاها جونی..
عاطفه مامان ستیا
31 خرداد 93 18:47
مبارکت باشه کادوهات خاله جونماون لختیاتو من بخورمممممممم عسلمچه خنده نازی داره تو اون عکسی که رو تخته و کنارش عروسک هست
مامان طاها
پاسخ
مرسی خاله عاطفه.خجالت کشیدم.
مامان مهربان
3 تیر 93 1:29
سلام خانمی تبریک سالگرد عشقتون مبارک این عشق صد ساله بشه در کنار گل پسری طاهای عزیزم 7 ماهگیت مبارک الهی صد ساله بشی شاد و سالم باشید امین
مامان طاها
پاسخ
مرسی مامانی
زهرا مامان ایلیا جون
3 تیر 93 2:45
عسل خاله الهی فدات شم که از الان داری سعی میکنی سر پا وایستی هزار ماشالله سالگرد عقدتون مبارک باشه دوست جوونی
مامان طاها
پاسخ
مـــــــــــــــــــرسی خاله جونی.
مامان دلنیا
7 تیر 93 17:18
عزیزدلم 7ماهگیت مبارک. ایشالله 120 ساله شی
مامان طاها
پاسخ
مرسی خاله