اولین عید
عید امسال با بودنت در کنار همه محدودیتهایی که داشتم رنگی قشنگتر از همیشه داشت.توی این عکسها تو از لحظه سال تحویل یعنی 92/12/29 پنجشنبه سه ماه پنج روزه هستی تا سه ماه 26 روز. سیزده بدر رفتیم باغ بابابزرگ اما چون باد سرد میزد تو رو از توی چادر بیرون نیاوردم. ایشاالله سیزده بدر آینده با هم توی جنگل بازی می کنیم.
قربونت برم که هر جا می خواستیم بریم عید دیدنی از وقتی لباس تنت می کردم گریه می کردی تا وقتی که برگردیم و لباس از تنت در بیارم ...
لحظه سال تحویل...
اینجا رفتیم خونه عمه ات عید دیدنی...
چهار فروردین دایی ات ما رو به گردش برد که دستش درد نکنه خیلی خوش گذشت ...
طاهای سه ماه و نیمه ...
سیرده بدر ...
این هم یک لحظه زیبا از خوابیدنت روی گردن پدر جون (93/1/14 ) ...
بهار توی حیاط خونه جدیدمون ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی